تحرکات داییان سفیانی در آخرالزمان
از این به بعد پیش از بررسی هر کدام از نشانه های ظهور، مقدمه ای پیرامون آن ها خواهیم نگاشت که این مقدمه ها از اهمیت بسیاری برخوردارند. بنابراین از شما درخواست می کنیم تا در صورت تمایل به نشر این مطالب، حتما مقدمه های آنها را نیز در ابتدای مقالات ذکر بفرمایید.
نشانه های ظهوری که از این پس مورد بررسی قرار می گیرند، نشانه هایی هستند که به احتمال زیاد به حقیقت پیوسته اند یا در شرف وقوع می باشند. هدف ما از بیان و بررسی این نشانه ها صرفاً نوشتن مقالات جذاب و خواندنی نیست، بلکه تمام تلاش ما این است که خوانندگان محترم با مشاهده این وقایع و نشانه ها به اهمیت دوره ی تاریخی که ما در آن به سر می بریم پی برده و همگی از رخوت و سستی که بر ما مستولی گشته، خارج شویم.
در واقع باید گفت که تمام وقایع سیاسی و اجتماعی که در اطراف ما به وقوع می پیوندند، به طرز بسیار شگفت آوری با پیشگویی های ائمه ی اطهار(ع) درباره ی آخر الزمان مطابقت دارند؛ به نحوی که وقایع کشور ما، وضعیت منطقه و اوضاع کلی جهان، به طرز بسیار اعجاب آوری دقیقاً مطابق با پیشگویی های معصومین (ع) می باشد. با این اوصاف به نظر می رسد که شناخت تحولات منطقه و جهان و بررسی آن ها از دیدگاه روایات اسلامی، از اهمیت بسیاری برخوردار است. زیرا از یک سو مطابقت رویدادهای بین المللی با پیشگویی های ائمه (ع) ما را گوش به زنگ کرده و متوجه مسئولیتی که در جهت زمینه سازی برای ظهور آقا امام زمان (عج) داریم می نماید و از سوی دیگر ما را در مقابله با پیشامدهای سخت آخرالزمان و ایام نزدیک ظهور حضرت یاری می کند. همچنین در صورتی که ما بتوانیم از روایات به نحو صحیح استفاده نماییم، می توانیم نحوه ی مقابله با پیشامدهای خطرناک آخرالزمان را از دل روایات استخراج نموده و توصیه های ائمه را در جهت مقابله با دشمنان آخرالزمانی به کار بندیم. با این حال ذکر این نکته بسیار ضروری به نظر می رسد که مسایلی که از این به بعد پیرامون آن بحث می نمائیم و تطبیق هایی که انجام می دهیم، کاملاً نظر شخصی ما بوده و این نظرات لزوماً صد در صد درست نمی باشند، بلکه احتمال خطا در آن ها وجود دارد. بنابراین جداً از شما خوانندگان عزیز خواهشمندیم در صورت مطالعه و استفاده از این مقالات، حتماً توجه داشته باشید که مطالب مندرج در این مقالات به صورت صد در صد قطعی نیستند و بنابراین نباید تطبیق های ارایه شده را به صورت حتمی و لایتغیر پذیرفت. بدین ترتیب اگر در میان خوانندگان عزیز کسانی وجود دارند که فکر می کنند با خواندن این مقالات ممکن است دیدگاه آنان نسبت به مسئله ی ظهور دچار مشکل شده و فکر کنند که این تطبیق های ارایه شده ممکن است منجر به توقیت (وقت تعیین کردن برای ظهور) شود، جداً از خواندن مقاله پرهیز نمایند. زیرا هدف ما از ارایه ی این مقالات به هیچ عنوان تعیین وقت برای ظهور حضرت (عج) نیست. بلکه هدف ما تلنگر به اذهانی است که به زندگی معمولی مشغول شده و توجهی به وقایع اطراف خود در سطح منطقه و جهان ندارند. به عبارت دیگر هدف این است که نسبت به وقایع اطراف، گوش به زنگ و آماده باشیم، اما به هیچ عنوان این تطبیق ها را قطعی تلقی نکنیم.
لازم به ذکر است که نشانه هایی که از این به بعد مورد بحث قرار می گیرند، یک تفاوت عمده با بحث « دجال و فراماسونری » دارند؛ آن تفاوت این است که فراماسونری یک انسان نیست که عمرش به زودی تمام شود و مرگش زود فرا رسد. بنابراین تطبیق فراماسونری بر دجال که در مقالات قبلی ذکر شد، مشکل چندانی ایجاد نمی کرد؛ زیرا فراماسونری یک تشکیلات و حرکت بین المللی است و یک انسان نیست که عمر کوتاهی داشته باشد. بدین ترتیب نگرانی که در مورد تطبیق های دیگر وجود دارد و عنوان می شود که تطبیق اشتباه با گذشت زمان موجب ناامیدی مردم می گردد، در مورد فراماسونری صدق نمی نماید؛ چرا که فراماسونری و کابالا هزاران سال است که به حیات خود ادامه می دهند و ان شاء الله با ظهور صاحب الامر (عج) نسل آن ها برای همیشه از جهان محو خواهد گشت.
اما مسایلی که از این به بعد مورد بحث قرار می گیرند، در بسیاری از موارد به اشخاص و رویدادهای محدود به زمان مربوط می گردند؛ بنابراین اگر تطبیق های ما در این زمینه ها اشتباه باشد و بعضی از عزیزان خواننده به این تطبیق ها دلخوش کنند و اخطار ما را در این مقدمه نادیده بگیرند، ممکن است راه را به بیراهه رفته و با توقیت برای ظهور، با گذشت زمان دلسرد و مأیوس گردند.
بدین ترتیب در پایان مجدداً هشدار می دهیم که تطبیق هایی که از این به بعد ارایه می گردند، صرفاً برای هشدار، هوشیاری و گوش به زنگ شدن ما نسبت به وقایع اطراف است، نه چیزی بیشتر، نه چیزی کمتر.
لازم به ذکر است که از این به بعد دو عزیز با نام های مستعار « خادمة الزهراء (س) » و « خادم الرسول (ص) »، ما را در امر مکتوب نمودن و تایپ مقالات یاری می نمایند که از ایشان تشکر فراوان به عمل می آید.
بعد از ذکر این مقدمه ی طولانی و مهم، به مقاله ی اصلی می پردازیم:
تحرکات داییان سفیانی در آخرالزمان
در باب حوادث آخرالزمان، در بین احادیث به احادیثی برمی خوریم که در آن ها صحبت از قبیله ای به نام « بنی کلب » شده و وقایع مهمی به این قبیله نسبت داده شده است. قبیله ی « بنی کلب » که در روایات از اعضای آن به عنوان « داییان سفیانی »، « بنی کلب » و « کلب » و ... سخن به میان آمده است، نقش مهمی در وقایع آخرالزمان و زمان نزدیک به ظهور بازی می کنند.
مطابق فرمایش روایات، « بنی کلب » گروهی از اشرار آخرالزمان هستند که سفیانی (یکی از دشمنان بزرگ حضرت مهدی (عج)) را در نبرد با حضرت قائم (عج) یاری می نمایند.(1) روایات بسیاری هستند که خبر از بیعت و همکاری تعداد زیادی از افراد قبیله ی « بنی کلب » با سفیانی ملعون می دهند. در زیر به چند نمونه از این روایات و احادیث اشاره می گردد:
« عن النبي صلى الله عليه وآله قال: يخرج السفياني في ستين و ثلاثمائة راكب ، حتى يأتي دمشق فلا يأتي عليهم شهر رمضان حتى يبايعه من كَلَب ثلاثون ألفاً. »(2)
« پيامبراكرم(ص) فرمودند: سفيانى با 360 سوار شورش مىكند تا اينكه به دمشق مىرسد و در ماه رمضان هم 30000 نفر از قبيله بنىكَلب با او بيعت مىكنند. »(3)
« عن أميرالمؤمنين (ع) قال: و لذلك آيات وعلامات ... و خروج السفياني براية حمراء، أميرها رجل من بني كلب. »(4)
« از اميرمؤمنان (عليه السلام ) ضمن روايتى طولانى نقل شده است: و آن را نشانه ها و علامتهايى است و خروج سفيانى با درفش سرخ همراه است و فرمانده آن مردى از قبيله بنى كلب است .»(5)
« عن الاصبغ بن نباته قال: سمعت أمير المؤمنين (عليه السلام) يقول: ... و خروج السفياني براية حمراء، أميرها رجل من بني كَلب، و إثني عشر ألف عنان من خيل السفياني تتوجه إلى مكة و المدينة، أميرها رجل من بني أمية يقال له خزيمة، أطمس العين الشمال، على عينه ظفرة غليظة يتمثل بالرجال، لا ترد له راية حتى ينزل بالمدينة في دار يقال لها: دار أبي الحسن الأموي، و يبعث خيلاً في طلب رجل من آل محمد قد اجتمع اليه ناس من الشيعة، ثم يعود إلى مكة في جيش أميره من غطفان، إذا توسط القاع الأبيض خسف به فلا ينجو إلا رجلان يحول الله وجهيهما إلى قفاهما ليكونا آية لمن خلفهما. »(6)
« اصبغ بن نباته از حضرت على(ع) روايت مىكند كه فرمودند: ... و شورش سفيانى، پرچمى قرمز رنگ، فرماندهاش مردى از قبيله ی كلب است و 12000 نفر از سپاهيانش رو به مكه و مدينه مىكنند كه فرمانده آنها مردى از بنىاميه است كه به او خزيمه مىگويند كه چشم چپش نابيناست و سفيدى ضخيمى روى مردمك چشمش را پوشانده است. خود را شبيه مردان مىكند، پرچم خويش را برنمىگرداند تا اينكه در مدينه در خانه شخصى به نام ابوالحسن اموى منزل كند. و گردانى را به دنبال مردى از خاندان پيامبر (ص) كه شيعيان به دور او جمع شدهاند مىفرستد؛ سپاهيان به فرماندهى مردى غطفانى رو به مكه مىكنند. در ميانه ی راه به بيابان سفيدى كه مىرسند، در كام زمين فرو مىروند و جز دو نفر كه بناست نشانه [و عبرتى] براى ديگران باشند، كسى باقى نمىماند كه آنها را هم خداوند صورتشان به پشت برگردانده است. »(7)
همانگونه که ملاحظه فرمودید، تعداد زیادی از روایات مربوط به آخرالزمان، به « بنی کلب » اشاره کرده اند و نقش مخرب آنان را در آخرالزمان بیان نموده اند.
اما به راستی « بنی کلب » چه کسانی هستند؟
« بنی کلب » قبیله ای بودند که در عصر معاویه نصران
نظرات شما عزیزان: